I Am Watching You
داستان معمایی،جنایی یا داستان رمزآلود، گونه ای داستان است که معمولا با محوریت تحقیق و جستجو پیرامون یک جرم نوشته میشود و معمولا کارآگاهی به دنبال حل معمای این جرم است. ژانر معمایی، پیوند نزدیکی با ادبیات داستانی جنایی دارد.
یکی از جذابترین بخشهای ادبیات، کتاب های معمایی،جنایی است. کتابهایی که ما را وارد دنیایی دیگر میکنند و حس کنجکاوی ما را برمیانگیزانند. با خواندن کتاب های معمایی،جنایی انگلیسی پا به پای کتاب، به دنبال سرنخهای مختلف میگردیم و سعی میکنیم آنها را در ذهنمان را بررسی کنیم. علاوه بر این خواندن این کتابها ذهن ما را وارد هزارتویی میکند که خروج از آن کار دشواریست. جالب این است که ما به میل خودمان وارد این هزارتو میشویم.
کتابهای جنایی،معمایی سالهاست که به ژانر مورد علاقهی خیلی از افراد تبدیل شده است. اگر جزو افرادی هستید که حل معما و پازل را دوست دارید و از باز کردن گرهها لذت میبرید، حتما چنین کتابهایی را هم دوست خواهید داشت.
ویژگی کتاب های معمایی،جنایی
رمانهای جنایی،معمایی چند ویژگی خاص دارند که به قول معروف شما را لبهی صندلی نگه میدارد و اجازه نمیدهد آدرنالین خون شما پایین بیاید. این کتابها کاملا شما را به فضای خود میبرند و حس ترس و شک را به خوبی به شما انتقال میدهند. این ویژگیها عبارتند از:
۱-نزاع
هر رمان خوب نیازمند یک نزاع یا مشاجرهی اصلی است که کل داستان حول محور آن بچرخد. داستان چه راجع به حل یک معمای قتل باشد، یا نجات یک انسان از مهلکه، باید در داستان نزاع و مشاجرهای وجود داشته باشد که آن را جذاب کند.
۲-سرعت داستان
یکی دیگر از عوامل مهم در رمانهای معمایی،جنایی سرعت اتفاق افتادن وقایع است. مثلا اگر وقایع خیلی آرام و با فاصله اتفاق بیفتد، رمان برای خواننده خسته کننده میشود و دیگر انگیزهای برای اینکه به صفحهی بعد برود ندارد. اما اگر مثلا قهرمان داستان برای حل معمای قتل ضربالاجل داشته باشد وگرنه جانش را از دست میدهد، کتاب بسیار جذابتر خواهد بود. اصولا نویسنده در کتاب های جنایی،معمایی فرصت نفس کشیدن به خواننده نمیدهد و با اتفاقات جذاب او را درگیر نگه میدارد.
۳-گمراه کردن
در کتابهای جنایی و معمایی باید سرنخهایی وجود داشته باشد که خواننده را گمراه کند و او را وارد مسیر اشتباهی کند تا نتواند پیش از پایان کتاب آن را حدس بزند. در این صورت کتاب برای خواننده خسته کننده میشود.
۴-فضای داستان
فضا و حس و حال داستان تاثیر بسیار زیادی بر خواننده میگذارد. پس مکان و زمانی که داستان در آن اتفاق میافتد باید مناسب کتاب های معمایی،جنایی باشد. مثلا اگر داستان در نیمه شب یک ساختمان نیمه کاره اتفاق بیفتد بسیار جذابتر از پارک در یک روز آفتابی است.
۵-ریسک بالا
ریسک کردن در رمانهای جنایی و معمایی حرف اول را میزند. مثلا داستانی فقط حول محور شخصیتی بگردد که هیچ ضربهای نمیبیند و همیشه پیروز میشود، اصلا جذاب نیست. اما اگر قهرمان داستان در موقعیت مرگ و زندگی قرار گیرد و حتی گاهی اوقات شکست بخورد داستان جذابتر میشود.
تاریخچه
ژانر جنایی از ژانرهای جذاب و پرطرفدار ادبیات داستانی است که قدمتی بسیار طولانی دارد. در نمایشنامههای یونان باستان گاهی جنایتهایی اتفاق میافتاد و شخصیتها به دنبال حل معمای آن بودند. بعضی از منتقدین معتقدند برخی از قصههای هزار و یک شب را باید اولین نمونههای داستانهای جنایی دنیا دانست. شکل امروزی این ژانر در قرن نوزدهم به وجود آمد؛ با شکلگیری نیروی پلیس، شخصیت پلیس یا کارآگاه به این ژانر اضافه شد تا تبدیل به قهرمان این قصهها شود. در قرن بیستم و با ظهور نویسندگانی مثل آگاتا کریستی این گونه به بلوغ رسید و دوران طلایی خود را دید. امروزه ادبیات پلیسی با ژانرهای دیگری مثل معمایی، ترسناک و تریلر ادغام شده و از ترکیب آنها داستانهای درخشانی خلق شده است.